استان خراسان جنوبى ، با مساحتى معادل 90000 كيلومتر مربع در شرق ايران قرار دارد . اين استان از شمال به خراسان رضوى ، از شرق به كشور افغانستان ، از جنوب شرقى به استان سيستان و بلوچستان ، از جنوب غربى به استان كرمان و از غرب به استان يزد محدود مي باشد . خراسان جنوبى 4 شهرستان دارد كه عبارتند از : بيرجند ، قاينات ، سربيشه و نهبندان .
براساس آخرين آمار (1375) جمعيت اين استان 600000 نفر برآورد شده است . خراسان جنوبى در گذشته بخشى از سرزمين قهستان (معرب كوهستان) بود . قهستان در گذشته به ولايات جنوب خراسان اطلاق مى شد ، كه از شمال شرق تا هرات و از غرب و جنوب تا كوير لوت و سيستان امتداد داشت و مركز آن «قاين» بود . در روايات اساطيرى بناى قهستان را به سام ابن نريمان نسبت داده اند و آن را بخشى از قلمرو فريدون پيشدادى مى دانند .
در اين منطقه روستاهايى با نام هاى سلم آباد ، فريدون ، گيو و ... وجود دارند كه مؤيد اين روايات هستند . براساس كتيبه هاى به جا مانده از دوره هخامنشى و به گفته بعضى از مورخان يونانى ، قهستان سكونت گاه قوم ساگارت ، از اقوام آريايى بود . هرودوت مورخ يونانى مى نويسد : آن ها در رديف اقوام شرقى هستند و از سكنه ساتراپ چهاردهم هخامنشيان به شمار مى روند . از اواخر قرن پنجم هجرى قهستان به يكى از مراكز مهم فعاليت فرقه اسماعيليه به رهبرى حسن صباح تبديل شد .
زيرا از آنجايى كه اين ناحيه از موقعيت مناسب اقليمى و طبيعى برخوردار نبود و مورد بى توجهى حكومت هاى مركزى بود ، براى فعاليت هاى فرقه اسماعيليه داراى شرايط مساعدى بود . لذا ، بعد از منطقه الموت ، قهستان به مهم ترين مركز فعاليت اسماعيليان تبديل شد ، كه قلمروى در حدود ترشيز (كاشمر) تا نه (نهبندان) را در برمى گرفت . صفويان ، كه به امر تجارت اهميت زيادى مى دادند ، باعث رونق و گسترش تجارت در اين منطقه شدند و همچنين امنيت نسبتاً پايدارى در آن حوالى ايجاد كردند .
در آن زمان بيرجند ، كه قصبه اى بيش نبود به عنوان حاكم نشين قاينات برگزيده شد و خاندان اميريه علم كه خود را به حازم بن خزيمه منتسب مى كردند ، در رأس آن قرار گرفتند و بعدها در كليه تحولات صفحات شرقى و جنوب شرقى ايران نقش فعالى را ايفا نمودند . خراسان جنوبى تا 1383، بخشى از استان پهناور خراسان بود ، ولى در اين سال براساس تقسيمات جديد كشورى ، از آن منفك شد و خود مستقلاً به استان مجزايى تبديل گرديد .
استان خراسان جنوبى ، ناحيه اى خشك و گرم است ، كه از نظر موقعيت طبيعى به دو منطقه كوهستانى و دشتى تقسيم مى شود . مناطق كوهستانى عمدتاً در شمال و شمال شرقى آن قرار دارند ، و مناطق دشتى و هموار آن در قسمت هاى جنوب ، غرب و جنوب شرقى قرار گرفته اند . استان خراسان جنوبى جزو ناحيه گرم و خشك محسوب مى شود و بيش تر نواحى آن اقليمى خشك دارد و تنها نواحى كوهستانى آن از آب و هواى معتدل برخوردار است .
آب و هواى استان را مى توان به شرح زير تقسيم بندى نمود : آب و هواى نيمه بيابانى معتدل ، كه مناطق شمالى و شمال شرقى استان را در برمى گيرد . آب و هواى گرم و خشك بيابانى ، كه مناطق جنوب و غرب استان را در برمى گيرد . بيش ترين درجه حرارت استان در تابستان ها 40 درجه سانتى گراد بالاى صفر و كم ترين آن در زمستان ها 10 درجه زير صفر است . متوسط بارندگى استان نيز در حدود 200 ميليمتر در سال است .
استان خراسان جنوبى يكى از مهم ترين مراكز قالى بافى ايران محسوب میشود و از جمله نقاطى است كه ساليانه مقدار زيادى از توليدات آن با نام قالى بيرجند به خارج كشور صادر میشود . تعداد زيادى قالى قديمى اين منطقه از گذشته ها به يادگار مانده است كه برخى از آنها در موزه فرش ايران و مجموعه آستان قدس رضوى نگه دارى مى شوند . اكثر اين قالى ها را در روستاى درخش ، كه در هشتاد كيلومترى شهر بيرجند قرار دارد ، بافته اند .
امروزه يكى از مهمترين مراكز توليد قالى استان روستاى «مود» است كه در بيست و نه كيلومترى شهر بيرجند قرار دارد . قالى هاى بافته شده در «مود» از آنچنان شهرتى در بازارهاى جهانى برخوردار است كه قالى بيرجند را به نام «مود» مى شناسند . اين شهرت به خاطر مرغوبيت قالى «مود» است ، كه با استفاده از پشم محلى ، رنگرزى سنتى و بافت خوب آن حاصل مي شود . از جمله نقش هايى كه در قالى هاى اين منطقه مورد استفاده قرار مى گيرد ، مى توان به ريزه ماهى ، خشتى ، پرطاووسى (چهارشعله ، بته جغه) ، سى و سه كله ، نقش ساده و ... اشاره كرد .
پارچه بافى از جمله صنايع دستى بوده است كه از گذشته هاى دور در خراسان جنوبى رواج داشته و در حال حاضر نيز عليرغم فراگيرى صنايع پارچه بافى مدرن ، كم و بيش به حيات خود ادامه مى دهد . قديفه ، بفبند ، چادر شب ، سارق ، صافى ، دستار خوان ، چهار پوشاله ، كرباس ، لنگ ، سفره توتى و حوله از انواع پارچه هاى نخى هستند كه در اين منطقه بافته مى شوند . سبد بافى يكى از هنرهاى سنتى است كه از ديرباز در برخى از نقاط اين خطه متداول بوده است .
در ساخت انواع سبد از ساقه هاى نازك بيد ، بادامشك (بادام كوهى) ، گز و همچنين از ساقه هاى غلات ، بويژه ساقه گندم و جو استفاده مى شود . انواع سبدهايى كه بافته مى شوند عبارتند از : سبد معمولى ، شلغم شوى ، گربه تاز ، قفس پرندگان ، كباره ، كالك بيز و غيره . يكى از صنايع قديمى كه در بعضى از مناطق استان رواج دارد ، صنعت سفالگرى است .
روستاى «شاهزيله» در منطقه خوسف ، از جمله نقاطى است كه انواع وسايل سفالى در آن جا ساخته مى شود . سفالهاى اين منطقه غالباً بدون لعاب و كاربردى هستند . از ديگر صنايع دستى و هنرى اين استان مى توان به جاجيم بافى ، گليم بافى ، نمد مالى ، زيلو بافى ، زرگرى ، سوزن دوزى ، آجيده دوزى ، ابريشم دوزى ، خامه دوزى ، مليله دوزى ، قلاب بافى و ... اشاره كرد .