بعد از اینکه تصمیم گرفتیم ایام تعطیلات نوروز 98 را به مسافرت برویم، هر کسی جایی را برای رفتن پیشنهاد داد یکی گفت برویم شمال. یکی اصفهان، شیراز، مشهد و چند شهر دیگر پیشنهاد شد تا اینکه تصمیم گرفتیم قرعه کشی کنیم. اسم همه شهرهایی که پیشنهاد شده بود را روی کاغذ نوشتیم و کاغذها را تاکردیم و توی تنگ خالی ماهی انداختیم و یکی از کاغذها را برداشتیم. کاغذ را باز کردیم و شهر شیراز انتخاب شد. صبح روز جمعه دوم فروردین به راه افتادیم. جاده ها شلوغ و هوا بهاری بود. ساعت نزدیک یازده ظهر بود که در روستای آسپاس 45 کیلومتری شهر اقلید در شمال فارس متوقف شدیم و بساط نهار را پهن کردیم. بعد از خوردن نهار به اطراف روستا سری زدیم. روستای سرسبز و زیبایی بود که از میان آن رودخانه چهل چشمه عبور می کرد. چهل چشمه از همان روستا سرچشمه می گرفت و به زمینهای کشاورزی و بیشه آسپاس و روستاهای هم جوار می ریخت. پس از گشت و گذار در دشتهای اطراف به منطقه گور بهرام واقع در این روستا رسیدیم که به گفته اهالی روستا شکارگاه بهرام پادشاه ساسانی بوده است. گور بهرام باتلاقی قدیمی است که اطراف آن را دشتهای وسیع و درختان سرسبز پر کرده . اهالی روستا می گفتند مناطق زیادی در ایران با نام گور بهرام شناخته شده است اما وجود ده کوشک زر در نزدیکی آسپاس که به نظر می آید یکی از هفت گنبدهای بهرام گور باشد، همچنین تل آسپاس یا تل دختر یزدگرد احتمال دیگری است که گور بهرام باید در این روستا باشد. مردم این روستا بر این عقیده بودند که مومیایی دختر یزدگرد سوم در زیر این تل خاک است و اگر کسی بخواهد آن را بردارد، آب، دشت آسپاس را فرا می گیرد. به علاوه سفال ها و ظروف پیدا شده در تل سیدعبداللهی واقع در این روستا نشان از باستانی بودن این روستا داشت و به عقیده اهالی روستا همه اینها نشان از این بود که ممکن است گور بهرامی که در کتب تاریخی از آن یاد شده و شکارگاه بهرام ساسانی بوده است، در حقیقت همین باتلاق در روستای آسپاس باشد